مسئلهى بحرین از لحاظ ماهیت، درست مثل مسائل دیگر کشورهاى منطقه است. یعنى
مسئلهى بحرین با مسئلهى مصر، با مسئلهى تونس، با مسئلهى لیبى هیچ فرقى
ندارد؛ ملتى هستند، حکومتى بر سر آنهاست که حقوق آنها را نادیده میگیرد.
ملت بحرین با این قیامشان چه میخواستند؟ خواستهى اساسى آنها این است که
انتخابات انجام بگیرد، هر یک نفر آدم یک رأى داشته باشد؛ این چیز زیادى
است؟ این توقع زیادى است؟
اینجا غربىها فرصت را مغتنم شمردند، براى اینکه در قضایاى منطقه دخالت
کنند، با طرح یک مسئلهى جدید؛ مسئلهى شیعه و سنى. چون مردم بحرین
بیچارهها شیعهاند، بنابراین هیچ کس در دنیا نباید از آنها حمایت کند!
تلویزیونهائى که جزئیات قضایاى منطقه را پخش میکردند، نسبت به قضایاى بحرین
سکوت کنند، کشتار مردم بحرین را منعکس نکنند؛ یک عدهاى هم دربیایند در
کشورهاى حاشیهى خلیج فارس - چه سیاستمدار، چه روزنامهنگار - گزافهگوئى
کنند، بگویند مسئلهى بحرین جنگ بین شیعه و سنى است! چه جنگ بین شیعه و
سنى؟ اعتراض یک ملت است به ظلمى که دارد به او میشود؛ درست همان جورى که در
تونس بود، همان جورى که در مصر بود، همان جورى که در لیبى است، همان جورى
که در یمن است؛ فرقى ندارد.
متأسفانه بعضى از کسانى که آدم خیال میکند انگیزهى سوئى هم ندارند، در
این دام افتادند. اگر خیرخواهانى در این بین وجود دارند، من به آنها اعلام
میکنم: مسئله را مسئلهى شیعه و سنى نکنید؛ این بزرگترین خدمت به آمریکاست؛
این بزرگترین خدمت به دشمنان امت اسلامى است که حرکت عمومىِ ضد استبدادى
یک ملت را حمل میکنند به دعواى شیعه و سنى؛ دعواى شیعه و سنى وجود ندارد.
ما بین غزه و فلسطین و تونس و لیبى و مصر و بحرین و یمن تفاوتى نمیگذاریم.
در همه جا ظلم به ملتها محکوم است. حرکت ملتها با شعار اسلام و در جهت
آزادى، مورد تأیید ماست. اوج وقاحت آمریکائىها آنجائى است که دخالت
تانکهاى دولت سعودى را که آمدند توى خیابانهاى منامهى بحرین، دخالت
نمیدانند؛ اما وقتى مراجع تقلید ما، علماى ما، خیرخواهان ما میگویند مردم
را نکُشید، میگویند شما دخالت کردید! این دخالت است؟! اینکه ما به یک
دولتى، یک رژیم ظالمى خطاب کنیم، بگوئیم مردمِ خودتان را نکُشید، این دخالت
است؛ اما آمدن تانکهاى بیگانه توى خیابانهاى بحرین، دخالت نیست! این اوج
وقاحت آمریکائىها و اذنابشان در منطقه است که اینجور حرکت میکنند، اینجور
حرف میزنند، اینجور تبلیغات میکنند.
khamenei.ir
چه کسى میتواند باور کند که دولتهاى حامى دیکتاتوریهاى سیاه در مصر و تونس و
لیبى، اکنون حامى دموکراسىخواهى ملت سوریه شدهاند؟ ماجراى سوریه، ماجراى
انتقامگیرى از حکومتى است که سه دهه بهتنهائى در برابر صهیونیستهاى غاصب
ایستاده و از گروههاى مقاومت در فلسطین و لبنان دفاع کرده است.
ما طرفدار ملت سوریه و مخالف هرگونه تحریک و دخالت خارجى در آن کشوریم.
هرگونه اصلاح در آن کشور باید بهوسیلهى خود ملت و با روشهاى کاملاً
ملّىصورت گیرد. اینکه سلطهطلبان بینالمللى به کمک دولتهاى منطقهاىِ
گوشبهفرمان، در کشورى به بهانهاى بحران بیافرینند و آنگاه به دستاویز
وجود بحران، خود را به ارتکاب هر جنایتى در آن کشور مُجاز شمارند، خطرى جدى
است که اگر دولتهاى منطقه بدان نپردازند، باید منتظر فرارسیدن نوبت خود از
این خدعهى استکبارى باشند.
هرگونه اصلاح در آن کشور باید بهوسیلهى خود ملت و با روشهاى کاملاً ملّىصورت گیرد.
جمهوری اسلامی ایران بر اساس اعتقادات و آموزههای دینی خود، آمادهی
هرگونه تلاش برای حل بحران سوریه است. اما حل بحران سوریه یک شرط طبیعی
دارد که عبارت است ازجلوگیری از ارسال سلاح به گروههای بیمسئولیت داخل
سوری.وضعیت کنونی سوریه نتیجهی ارسال سیلگونهی سلاح از بیشتر مرزهای
سوریه به داخل این کشور و برای گروههای مخالف است.
دولت سوریه در قضایای کنونی مورد ظلم واقع شده است و این دولت باید ضمن
گرفتن هرگونه بهانه از مخالفان و بهانهجویان و ادامهی اصلاحات سیاسی،
واقعیت شرایط و پشت پردهی توطئه در سوریه را برای افکار عمومی ملتهای عرب
تشریح و افشاء کند.
منبع : وبسایت آثار امام خامنه ایی